رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.

اسطوره زندگی زردشت

اسطوره زندگی زردشت
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 57 رای
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 57 رای
درباره ی زندگی «زرتشت» تاکنون تحقیقات فراوانی توسط نویسندگان و پژوهشگران ایرانی و خارجی انجام گرفته. پژوهش هایی که هر چند بخش های مختلفی از زندگانی این پیامبر ایران باستان را روشن کرده اند، اما باز نکات فراوان ناشناخته ای درباره ی وی – زرتشت- وجود دارد. یکی از تحقیقات بسیار جالب در این باره، پژوهشِ «ژاله آموزگار» و «احمد تفضلی» به نام «اسطوره زندگی زردشت» است. در این کتاب، پس از پیشگفتار، نویسندگان به بررسی متون و نوشته های کهن پهلوی و یونانی درباره ی زندگی و افکار «زرتشت» پرداخته، و با مقایسه نوشته های کهن و دیدگاه های نویسندگان جدید سعی در روشن نمودن زمان، مکان، افکار و عقاید و سرانجام شخصیت «اشو زرتشت» نموده اند. در ادامه، و در فصل بعدی به بررسی زندگی «زرتشت» پرداخته، و درباره او و خانواده اش و عقاید و دینی که او به ارمغان آورد به بررسی اقدام کرده اند. همچنین در فصل چهارم، نویسندگان برخی از منابع کهن پهلوی درباره «اشو زرتشت» را آورده اند که نشان گر دید نویسندگان روزگار باستان درباره پیامبرشان می باشد که از این میان متن بخش پنجم، «زراتشت نامه» مجموعه شعری است که پس از اسلام توسط زراتشت بن بهرام پژدو سروده شده و خلاصه ای از این کتاب، به صورت نثر در این بخش آمده است. در بخش ششم، نیز کتابی که معرفی شده نوشته ای جغرافیایی است که بعد از اسلام به دست شهرستانی نویسنده ی نامی سده ی ششم هجری به رشته تحریر در آمده است که در قسمت هایی از آن به «زرتشت» و «زرتشتیان» پرداخته شده.

درباره نویسندگان:
ژاله آموزگار (۱۳۱۸-) استاد دانشگاه، پژوهشگر، نویسنده و مترجم است. او دکترای زبان‌های باستانی (به طور دقیق‌تر، زبان‌های ایرانی و ادبیات مزدیسنی) از دانشگاه سوربن دارد و بیش از ۳۰ سال در دانشگاه تهران تدریس کرده است. ژاله آموزگار در سال ۱۳۱۸ در خوی زاده شد. او به زبان‌های انگلیسی، فرانسه، ترکی، پهلوی و اوستایی مسلط است. آموزگار استاد گروه فرهنگ و زبان‌های باستانی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران است. او از سال ۱۳۴۷ تا ۱۳۴۹ به عنوان پژوهشگر در بنیاد فرهنگ ایران مشغول به انجام تحقیقات شد. از سال ۱۳۴۹ به عنوان استادیار در گروه فرهنگ و زبان‌های باستانی دانشگاه تهران مشغول به تدریس شد. از سال ۱۳۶۲ به عنوان دانشیار و از سال ۱۳۷۳ تا کنون به عنوان استاد دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران مشغول به تدریس و تحقیق است.

دکتر احمد تفضلی (۱۳۱۶ اصفهان - ۲۴ دی ۱۳۷۵ تهران)، زبان‌شناس و متخصص زبان پهلوی و استاد زبان‌های باستانی در دانشگاه تهران بود. دیپلم ادبی از دارالفنون، کارشناسی زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران با احراز رتبهٔ اول، شروع دکتری ادبیات فارسی در دانشگاه تهران و ادامهٔ آن در رشتهٔ فرهنگ و زبان‌های باستانی در مدرسهٔ زبان‌های شرقی و مطالعات آفریقایی دانشگاه لندن، دوره‌ای در پاریس در محضر دومناش و اخذ درجه دکتری در فرهنگ و زبان‌های باستانی در تهران، خلاصه‌ای از کارنامهٔ تحصیلی اوست. در سال ۱۳۷۰ عضویت پیوستهٔ فرهنگستان زبان و ادب فارسی را پذیرفت. سه جلد از کتاب‌هایش جوایز کتاب سال را به دست آورد. از طرف آکادمی فرانسه ؛ جایزه معروف گیرشمن ؛ به او اهدا گردید و دانشگاه سن‌پترزبورگ در سال ۱۹۹۶ به او دکترای افتخاری داد.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
miran2009
miran2009
1390/01/21

کتاب‌های مرتبط

برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی اسطوره زندگی زردشت

تعداد دیدگاه‌ها:
5
زندگینامه خلاصه "آشو زرتشت"
🔹در مورد تاریخ تولد زرتشت اختلاف نظر های زیادی وجود دارد. عده ای زمان تولد وی را به ۶۶۰۰ سال قبل از میلاد مسیح نسبت داده اند و عده ای به ۶۶۰ سال و عده ای نیز به ۱۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح نسبت داده اند. در مورد مکان تولد وی هم اختلاف هایی وجود دارد و عده ای مکان تولد وی را به ماد (آذربایجان کنونی) و عده ای نیز به باختر بلخ و خراسان کنونی نسبت داده اند، عده ای دیگر نیز دیگر با قراین و دلایل موجه، تولد او را ۱۷۸۶ قبل از میلاد دانسته اند. او قبل از بعثت موسی، تبلیغ دین خود می کرده است.(1)
🔹"اودوکسوس کنیدوسی" که هم زمان با افلاطون بوده‌است، زمان ظهور زرتشت را ۶۰۰۰ سال قبل از افلاطون می‌داند.(2)، اما به نظر می رسد که زرتشت در ۶۶۰ قبل از میلاد در ناحیه آذربایجان کنونی متولد شد و در شرق ایران کار دعوت خود را آغاز کرد. (3)
🔹زرتشت یک کشاورز زاده بود و مادر زرتشت "دوغدو" دختر فری ‌هیم‌ رَوا و پدر وی پوروش اسپ نام داشتند.(4).
🔹از ۱۵ سالگی تا ۱۷ سالگی به نزد خردمند و پارسای بزرگ زمان خود بنام "برزین" به فرا گرفتن اصول دینی، علوم کشاورزی و طبابت پرداخت و سپس کمربند معروف زرتشتیان بنام "کشتی" را از وی دریافت کرد. دیری نگذشت که به مهربانی و خوی نیک شهرت یافت. دیری نگذشت که تورانیان به ایران تاختند و زرتشت جوان برای دفاع از سرزمینش جنگ افزار به دست گرفت و با دشمن به پیکار پرداخت اما بعد از اندکی که صحنه های کشتار مردان و جان ستاندن انسان ها را از یکدیگر دید، دلش از این اعمال به درد آمد و از صف جنگاوران خارج شد و به مداوای زخمیان و خستگان پرداخت. بعد از جنگ نیز در میان بلا زدگان بی خانمانان می گشت و زخم های درون و برونشان را مرهم می نهاد.(5)
🔹در هنگام بروز قحطی نیز به سالخوردگان بسیار کمک نمود، او هرگز نمی توانست نسبت به آلام مردم بی تفاوت باشد. او همیشه می اندیشید که چگونه باید راستی، بر پلیدی و زشتی پیروز شود.
🔹سپس او به میان قبیله خود بازگشت و زیبا رویی را به همسری برگزید. آمال و آرزوهایی بسیار فراتر از کمک به زخمی ها و بلازدگان در ذهن وی نقش بسته بود.
🔹جان لاک در کتاب تاریخ جامع ادیان می نویسد: که او همسر و خانواده خود را رها کرد و در اطراف جهان به گردش پرداخت و با هرکس سخن گفت شاید که نور اشراق دل او را منور سازد، اما به نظر می رسد روایت درست تر این است که زرتشت به همسرش گفت: بر آنم که گوشه ای برگزینم و به تفکر بپردازم. مدت زمانی را در باره زشتی و نیکی اندیشه کنم تا چشمه شور بختی انسان ها را بیابم و آن را بخشکانم و مردمانم را به سعادت رهنمون کنم اما همسرش به وی گفت از این اندیشه دست بردار و به کار و زندگی بپرداز اما نیرویی او را به شور تفکر اندیشه اصلاح امور بر می انگیخت. خانه زندگی اش را رها کرد و به دامان کوه رفت و در آنجا ده سال (تا سی سالگی) به تفکر و اندیشه پرداخت و غذای اندکی خورد.(6)
🔹او می اندیشید که از نیکی نیکی پدید می آید و از پلیدی، پلیدی. زرتشت اندیشید که بر جهان دو نیرو حکم فرمایی می کند نیروی خیر مثبت و نیروی شر منفی، چون زرتشت به سی سالگی رسید مکاشفاتی به وی دست داد و در نزدیکی رود دیتیا در نزدیکی وطن خود شبحی بلند قامت بر وی ظاهر شد و با وی به گفت و شنود پرداخت و از او خواست که جامعه عاریتی از خود دور سازد، پس اهورا مزدا به او تعلیم داد و او را به پیامبری برگزید و امر فرمود که حقایق و تعالیم آیین بهی (زرتشت) را بر جهانیان بیاموزد. از آن پس هشت سال بر وی بگذشت و وی در این هشت سال با ۶ فرشته مقرب به گفت و شنود پرداخت(7)
🔹بعد از این مکاشفه بیدرنگ تعلیم اخلاق را آغاز کرد. در ابتدا کسی به او گوش نکرد و آزار بسیار دید و چند بار نومید گشت. در آن هنگام پرستش خدایان بسیار قربانی کردن و باده گساری در میان ایرانیان رواج داشت. در ابتدا فقط چند تن از اعضای خانواده اش به دین او در آمدند. چندین بار روان پلید انگره مینیو وی را وسوسه کرد که از پرستش اهورا مزدا دست بردارد ولی وی در عقیده خود استوار بود. پس از سال ها دعوت نخستین کسی که به دین وی در آمد عموزاده اش میدینیمائونها بود.
🔹بعد از مدتی زرتشت و پیروانش بخاطر اذیت و آزار های دشمنانش (موبدان و فرمانروایان و کدخدایان(8) مجبور به مهاجرت به یکی از بلاد شرقی ایران شد. در مسیر وقتی هوا طوفانی بود از صاحب یک مزرعه پناه خواست اما او از امان دادن به وی امتناع ورزید. او بعد از اندکی به قلمرو ویشتاسب رسید و به دربار ویشتاسب (ویشاسپا – گشتاسب) راه یافت. او دوسال کوشید تا پادشاه را به دین خود در بیاورد. پادشاه نیز مردی پاکدل و نیکو منش بود ولی در قلمرو وی سحر و گناهان بسیار رواج داشت. در مناظره ای که پادشاه بین کاهنان و زرتشت صورت می دهد زرتشت پیروز میشود.
🔹در این زمان بود که زرتشت دو سال به زندان افکنده شد که دو روایت در این مورد وجود دارد. گروهی با عقاید شیطانی بنام کارپان ها برعلیه زرتشت بر خواستند و شاه را مجبور کردند که زرتشت را به زندان بیفکند(9) و روایت دوم که معتبر تر است این است که کاهنان که نتوانسته بودند بر زرتشت پیروز شوند و از نفوظ وی در پیشگاه پادشاه حسد می بردند، روزی که زرتشت در نزد پادشاه بود یکی از کاهنان در محل اقامت زرتشت ابزار جادوگری و جمجمه و مو و ناخن انسان می افکند و به نزد پادشاه می رود و از وی بدگویی می کند و می گوید او با جادوگری توانسته نظر پادشاه را نسبت به خود جلب کند. در ابتدا پادشاه به وی روی خوشی نشان نمی دهد ولی با اسرار وی دستور کاوش خانه زرتشت را می دهد و وی به زندان می افتد.(10)
🔹بعد از دوسال معجزه ای رخ می دهد و زرتشت اسب سیاه ویشتاسب را که به مرضی مهلک مبتلا بود مداوا می کند و با همایت های همسر شاه زرتشت از زندان بیرون می آید و پادشاه و درباریان به دین وی می گروند و به تبع آن سراسر مردم سرزمین نیز زرتشتی می شوند و دو تن از نجیب زادگان بنام "فراشائوشترا" و "جامناسپا" نیز با زرتشت پیوند خانوادگی بر قرار می کند. اولی دختر خود را به زرتشت می دهد و دومی دختر زرتشت از همسر اولش بنام "پروسیتا" را به همسری برمی گزیند و ویشتاسب و فرزندش اسفندیار از حامیان سر سخت وی شدند. عده ای معتقد هستند که ویشتاسب پدر داریوش هخامنشی پادشاه ایران بوده است که اگر ثابت شود زرتشت در بین سالهای ۵۰۰ – ۶۰۰ قبل از میلاد می زیسته این احتمال نیز بسیار قوت می گیرد.
🔹در بیست سال باقی مانده از عمر زرتشت به نشر دین می پردازد و به جنگ با تورانیان که به ایران حجوم آورده اند می پردازد. به دلاوری شهره می گردد. در دومین حمله "آرجاسپ" پادشاه توران به بلخ صدمه و خسارت فراوان زد. در این هنگام گشتاسب در پایتخت نبود و زرتشت در آتشکده انوش آذر برای پیروزی ایرانیان دعا می نمود که یکی از تورانیان بنام توربرادروش(11) از پشت به وی حمله کرد و پیامبر را کشت و به طومار زندگی هفتاد و هفت ساله مردی که سراسر زندگی خود را صرف گسترش خدا پرستی و نیکی در جهان کرده بود پایان داد.
🔹اما به راستی نتوانست به اندیشه های زرتشت پایانی بدهد. در اندک مدتی اندیشه های زرتشت سراسر ایران را فرا گرفت و ایرانیان تا سال ها قبل از حمله اعراب به دین زرتشت بودند و بخاطر تعلیمات زرتشت ایرانیان جزو اولین ملل یکتاپرست بر روی زمین بودند. او اندیشه های خود را بر مبنای "گفتار نیک" ، "پندار نیک" و "کردار نیک: بنیان نهاد و شعار جهانی وی نیز این بود که "راه در جهان یکی است آن هم راه راستی". امروزه بیشتر تعالیم زرتشت جهانی شده و امروزه بیشتر ایرانیان با هر دین و عقیده ای مسلمان و زرتشتی حتی بی خدا به این انسان بزرگ و اندیشه های وی ارج می نهد. در سراسر دنیا نیز زرتشت مورد توجه بسیاری از بزرگان اندیشه قرار گرفته است تا جایی که "نیچه" بزرگ فیلسوف آلمانی کتابی را هرچند بی ربط به زرتشت را نگاشت که در آن زرتشت قهرمان اصلی کتاب نیچه بود. حتی بخاطر تشابهات های بسیار بین تعالیم زرتشت و مسیحیان و یهودیان عده ای بنمایه این ادیان مخصوصا مسیحیت و یهودیت را در اندیشه های زرتشت می دانند. در آن دوران نیز اندیشه های زرتشت تا یونان رسید و بر یونانیان نیز تاثیرات بسیاری گذاشت. حتی عده ای نیز او را اولین و کهن ترین فیلسوف جهان می دانند.(12)
🆔 @ketab_mamnouee
🔵 منابع و توضیحات:
1. خورشیدیان. ص ۱۷.
2. راهنمای دین زرتشتی، ص ۳
3. زرتشت پیامبر ایران باستان هشم رضی
4. پیامبر از یاد رفته (ضمیمه کتاب خراسان بزرگ مهد آیین زردشت، ص ۱۳۱)۳۸۴- یسنای ۹ بند ۱۳۳۸۴
5. تاریخ جامع ادیان جان لاک
6. زرتشت پیامبر ایران باستان هشم رضی
7 و 9. تاریخ جامع ادیان جان لاک صفحات ۴۵۴ به بعد.
8. زرتشت و آموزه های او
10. زرتشت و آموزه های او صفحه ۳۲ و ۳۳
11. زرتشت پیامبر ایران باستان
12. عده ای تالس را نخستین فیلسوف زمین می دانستند اما تحقیقات زبان شناسی اخیر اثبات کرد که گاتاها ۱۸۰۰ سال قبل از میلاد مسیح می زیسته در نتیجه قبل از عصر تالس بوده و می توان از وی بعنوان نخستین فیلسوف نامبرد.
نخست عرض کنم که اسم کتاب اسطوره زندگی "زردشت" است و نه "زرتشت".
اما آنچه با اتمام این کتاب خواهید دانست
1-زمان زندگی زردشت بین 1200 تا 1400 سال پیش از میلاد حضرت مسیح علیه السلام است.
2-در 77 سالگی توسط توربرادوریش به شهادت رسید.-بعضا اشاره شده که به شکل گرگی زردشت را به شهادت رساند که قابل تاویل است.
3-اهل هرات بود-در کتاب به روستای "راگ" اشاره شده و نظرات مختلفه راگ را "اراک" و برخی "ری" می دانند اما مولفین به "هرات" ظن بیشتری دارند.
4-نام پدرش پوروشسپ (در اوستا پوروشَسپَه) از خاندان سپیتمان که نسل او به فریدون و دورَسرَو پسر منوچهر می خورد و مادرش دوغدو (در اوستا دوغذووا) بود.
5-پدر معنوی او ایزد نریوسنگ (در اوستا نئیریو سنگهَه) است.
6-سه بار ازدواج کرد.
7-در سی سالگی به نبوت رسید.
8-در طی 10 سال، 7 بار با اورمزد سخن گفت.
9-در چهل سالگی به بارگاه گشتاسپ در بلخ شتافت.
10-توسط گشتاسپ به مدت یک هفته به زندان افکنده شد و با معجزه ای از زندان رهایی یافت.
11-زادن او با معجزاتی همراه شد.
12-هم معجزه ابراهیمی داشت (آتش او را نسوزانید) و هم معجزه موسوی داشت (عبور از دریا بدون کشتی و با گشاده ساختن آن) و هم معجزه عیسوی داشت (بینا کردن کور).
13-او را در آتش افکندند ولی نسوخت. در نوزادی، جادوگران خواستند سر او را بگردانند (یا در منبعی فشار دهند) ولی دستشان خشک شد، او را بر زیر پای گاوان افکندند ولی گاوی از وی مراقبت کرد و او را بر زیر پای اسبان افکندند ولی اسبی از او مراقبت کرد و در لانه گرگ نهادند ولی گرگ بر جای خود خشکید.
14-کتاب به چاپ دهم رسیده.
15-به همراه بهمن (وُهومَنَه-اندیشه نیک) به دیدار اورمزد معراج می کند.
16-دشمنان زردشت از ازدواج با محارم شرم داشتند.
17-اسفندیار با خوردن دانه انار-که احتمالا اشاره ای به برسُم دارد- روئین تن شد. حالا چرا چشمش روئینه نشد الله اعلم.
18-جای دیوان در ناحیه شمال است.
19-باختر یعنی شمال! و در شاهنامه یعنی شرق و در فارسی امروزه یعنی غرب.
20-پس از زادن خندید چرا که بهمن به اندیشه اش آمد.
21-ضحاک مردم را به بت پرستی دعوت می کرد.-قابل توجه مرحوم شاملو
22-نخستین کسی که به او ایمان آورد پسر عمویش میدیوماه بود.
23-نسل گشتاسپ به نوذر پسر منوچهر می رسد. در شاهنامه در باب لهراسپ پدر گشتاسپ، کیخسرو او را نبیره ی هوشنگ می داند.
24-با پدر و مادر ناسازگار بود.
25-به نیازمندان همیشه کمک می کرد و خوش اخلاق بود.
26-محل دریافت وحی در کنار رود وه دایتی در ایرانویج (ائیریانه وئیجه-گستره آریایی) یا ایران شهر بود که بهمن را رویت کرد.
27-یازده دی ماه و به روایت موثق تر یازده اردیبهشت به شهادت رسید.
28-پیش از زردشت دین بصورت الهام -و نه گفتار- به گیومرت عرضه شد و او پذیرفت. بعد به جمشید و فریدون و کی آرش و کیقباد و گرشاسپ عرضه شد ولی نپذیرفتند.
بخشی از کتاب به چگونگی ترکیب فروهر و گوهر تن و فر زردشت اشاره دارد و به ماجراهای آن اشاره می کند.
بخش زیادی به معجزات خردسالی و میان سالی وی اشاره می کند.
هر چه در ارتباط با زندگی زردشت -و نه عقاید وی-در کتابهای دینکرد هفتم و پنجم و نهم و نیز زراتشت نامه و وِجَرکرد دینی و ملل و نحل شهرستانی و روایات پهلوی و گزیده های زادسپرم هست در این کتاب جمع آوری شده است.
از اشتباهات مولفین کتاب، یکی همین نسبت دادن "راگ" به هرات است. حال آنکه زادگاه زرتشت را باید ری دانست.
فکر نمیکنم که حرفی برای گفتن بزاره
واقعا پر محتوا و ارزش هر شش امتیازو داره
بخدا جا نداش وگرنه بیشتر هم امتیاز می دادم
چه گردآوری جالبی توسط دو دکتر استاد ، دو فیلسوف ایران شناس
واقعا جای مباهات داره
.
.
دستت درد نکنه
یک کتاب عالی به نویسندگی دو بزرگ اسطوره شناس...
اسطوره زندگی زردشت
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک